خوجه نفس سارسماز – د.خ.اونق: – تاریخ ترکمن پر است از جنگ و مبارزات آزدیخوانه این ملّت بر علیه حکام زور و قداره بندان تاریخ، این سرزمین گلگون از غنای طبیعت که بر شانس و اقبال حوادث، در نصیب این ملّت افتاده است، رهائی دهند. ترکمن ها تا قرن ها در اکناف صحرا جائی که رودها و نهرهای بزرگ آن سرزمین ها را شرب می کرده است تصرّف و آن جا عمدتاً در اطراف رودهای بزرگ جیحون از شرق و غرب از جانب اوزبوی به بحر خزر می ریخته است، و از جانب جنوب در اطراف رودهای اترک و گرگان مسکن گزیده بودند که در دوره چنگیز خان با مسدود کردن رود بزرگ جیحون، در نواحی خوارزم، این اقوام مجبور به کوچ به جوانب جنوب تا کناره های رود گرگان می شوند. در دوره هجوم نادرشاه دوباره سرزمین های خود را از جانب کناره های شرقی رود جیحون به سمت اوزبوی و صحراهای قاراقوم عقب می نشینند و تا اطراف بالکان، اترک – گرگان را پر می کنند و شهرهای اطراف آموی دریا خالی از سکنه می گردد. این بخش از تاریخ رنجبار ملت ما مصادف است در دوره خوانین و حکّام فئودال اطراف این سرزمین. روزی نبود که با حملات غافلگیرانه خود بر روی مردم بی آزار ما باعث ویرانی خانه و کاشانه های آن ها نشده باشند! در میان این آتش جنگهای بی پایان گاهی شکست و در بیشتر موارد نیز پیروز از میدان بر می گشتند. یکی از آن جنگهای خصم «جنگ ماری /مرو/» بوده است که در دوره ناصرالّدین شاه قاجار فئودال در سال های 1860-1861/م.م. اتّفاق افتاده است. در این جنگ خانمانسوز، ترکمن ها پیروزمندانه در میدان باقی می مانند و قشون ایران را همچون سگ هار از میدان بدر نمودند. در زیر با مراجعه به تاریخ ترکمنستان مستقل به کم و کیف این جنگ می پردازیم.
برای یورش قاجارهای ایران به سوی مرو را
اهالی آن «جنگ با قاجارها» نام نهادند. تاریخ وقوع این جنگ را شاعر سخن
سرای جنگ ترکمن «عبدالستار قاضی» در مجموعه دیوان اشعار خود در «جنگ نامه»
با تحسب سال هجری قمری مصادف با سال 1860-1861 میلادی یاد کرده است. یکی
دیگر از منابعی که در مورد تاریخ وقوع این جنگ ثبت شده است، مربوط به اثر
«بلوکویل، با عنوان «اسارت در دست ترکمن ها» می باشد. در دوّمین بخش از این
کتاب که با عنوان «جنگ» یاداشت شده است. در این یادداشت ها در مورد یورش
سربازان ایران به مرو، روز به روز، ماه به ماه، اطلاعات دقیقی ارائه شده
است. ولیکن، تعداد سربازان قشون ایران در این جنگ، به نوشته ع. قاضی 70
هزار، بلوکویل و وقایع نگار خیوه محمف بیانی در کتاب «رُداسلاونایا
دئرِو خوارزمشاه اف /شجره سلسله پادشاهان خوارزم/»، تخمیناً 20-32 هزار،
سواره و پیاده نظام همچنین 23-32 سرباز توپخانه یادداشت کرده اند.
[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
درباره این سایت